انسان موفق در سيره امام رئوف چه ويژگي‌هايي دارد؟

انسان موفق در سیره امام رئوف چه ویژگی‌هایی دارد؟

تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۹
براي همه انسان‌ها راه و رسم موفقيت در زندگي تعريفي متفاوت دارد اما با اين وجود همواره مراجعه به روش و منش بزرگان از اهميتي ويژه برخوردار است. ثامن الحجج(ع) هشتمين امام شيعيان براي موفقيت در زندگي راهكارهاي متعددي را بيان كردند كه بررسي آن خالي از لطف نيست.
به گزارش کمیته ارتباطات و فضای مجازی دهه کرامت: به مناسبت فرارسیدن ایام ولادت حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت و به منظور بررسی دیدگاه آن امام همام نسبت به مولفه موفقیت در زندگی و توفیق در برهه های مختلف زندگی، حجت‌الاسلام «محسن رفیعی» استاد حوزه علمیه قم، یادداشتی اختصاصی در اختیار کمیته ارتباطات و فضای مجازی دهه کرامت قرار داده است که در ادامه می خوانید:
 
 
احادیث اهل بیت (ع)، محور حقایق، و جدا کننده حق از باطل هستند. تجلی علم الهی امام رضا (ع) موجب شد به لقب عالم آل محمد صلّی الله علیه و آله شناخته شود چرا که حضرت موسی بن جعفر خطاب به فرزندانشان می‌فرمود: «هَذَا أَخُوکُمْ عَلِیُّ بْنُ مُوسَى عَالِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْأَلُوهُ عَنْ أَدْیَانِکُمْ وَ احْفَظُوا مَا یَقُولُ لَکُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ أَبِی جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهما السلام غَیْرَ مَرَّةٍ یَقُولُ لِی إِنَّ عَالِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَفِی صُلْبِکَ وَ لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ؛ [1] این برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد (ص) است، پس از وی پرسش‌ها و مجهولات دینی خویش را بپرسید و آن چه به شما یاد می‌دهد آن را حفظ کنید، از پدرم (امام صادق (ع)) چندین بار شنیدم که فرمود: عالم آل محمد (ص) در صلب توست و ای کاش او را درک می‌کردم».

 

مباحثه‌ها و مناظره‌های مختلفی که مأمون به خیال خام خود برای تحقیر امام رضا (ع) ترتیب می‌داد موجب شد دریای بی‌کران علم امام رضا بیش از پیش هویدا شود. از این رو، لازم است شیعیان و مشتاقان آن حضرت نسبت به تأمل هر چه بیشتر در کلام نورانی آن حضرت اهتمام ویژه ای داشته باشند.
در یکی از سخنان زیبا و عمیق رضوی، آن حضرت می‌فرمایند: «مَن سَألَ اللّه التَّوفیقَ و لَم یَجتَهِد فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ؛ [2] هر کس از خدا توفیق بخواهد و تلاش نکند، خود را مسخره کرده است.» در این کلام نورانی گفتنی‌هایی وجود دارد که به بررسی آنها می‌پردازیم.
 
انسان موفق کیست؟

 

چنان که از این حدیث گهربار روشن می‌شود، روی صحبت با فرد خداباوری است که از خداوند متعال طلب توفیق می‌کند. حال در اولین مرحله سؤال این است که موفقیت در دین اسلام به چه معنایی می‌باشد؟ آیا منظور رسیدن به آرزوها و اهداف دنیایی و پیشرفت در مادیات و رفاه زندگی است یا معنای دیگری؟

 

افراد و مکاتب مختلف، تعاریف متفاوتی از موفقیت دارند که هر کدام تنها به بخشی از موفقیت حقیقی اشاره می‌کنند در حالی که موفقیت از نگاه اسلام دقیقاً بر عمل به محتوای دین اسلام منطبق و در حیطه ارتباط انسان با خدای متعال تعریف می‌شود چنان که قرآن کریم از زبان حضرت شعیب (ع) می‌فرماید: «وَ ما تَوْفیقی‏ إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنیب‏؛ [3] و توفیق من جز به [یارى‏] خدا نیست. بر او توکّل کرده‌‏ام و به سوى او بازمى‏‌گردم».

 

امام صادق (ع) در تبیین این آیه شریفه می‌فرمایند: «إِذَا فَعَلَ الْعَبْدُ مَا أَمَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الطَّاعَةِ کَانَ فِعْلُهُ وِفْقاً لِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُمِّیَ الْعَبْدُ بِهِ مُوَفَّقاً وَ إِذَا أَرَادَ الْعَبْدُ أَنْ یَدْخُلَ فِی شَیْ‏ءٍ مِنْ مَعَاصِی اللَّهِ فَحَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَیْنَهُ وَ بَیْنَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةِ فَتَرَکَهَا کَانَ تَرْکُهُ لَهَا بِتَوْفِیقِ اللَّهِ تَعَالَى‏؛ [4] هر گاه بنده آنچه را که خداى عز و جل او را به آن امر فرموده اطاعت کند کردارش با امر خداى عز و جل موافق باشد و بنده نسبت به آن موفق نامیده شود و چون بنده اراده کند که در چیزى از معصیت‌هاى خدا داخل شود و خداى تبارک و تعالى در میانه او و آن معصیت حائل و مانع شود و بنده آن معصیت را ترک کند ترکش که آن را واگذاشته و نکرده به توفیق خداى تعالى است.»
با این وصف، قسمت ابتدایی کلام امام رضا (ع) شخصی را اشاره می‌کند که از خداوند درخواست می‌کند بتواند طاعت و بندگی او را انجام دهد ولی در کنار این درخواست، تلاشی انجام نمی‌دهد.
 
تلاش برای اطاعت و بندگی

 

اجتهاد به معنای تلاش و کوشش است. از سویی دیگرهمان طورکه بیان شد؛ توفیق، به معنای انجام دستورات و ترک ممنوعات الهی است. پس اجتهاد در این روایت نیز به معنای تلاش در مسیر طاعت الهی است که به سعادت و توشه اخروی انسان منتهی خواهد شد.

 

در واقع، پاداش تلاش انسان تنها برای سعادت خود او مفید است و فایده ای برای خداوند متعال نخواهد داشت چنان که قرآن کریم می‌فرماید: «مَن کاَنَ یَرْجُواْ لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لاََتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِین‏؛ [5] کسى که به دیدار خدا امید دارد [بداند که‏] اجل [او از سوى‏] خدا آمدنى است، و اوست شنواى دانا. و هر که بکوشد، تنها براى خود مى‏‌کوشد، زیرا خدا از جهانیان سخت بى‌‏نیاز است.» از همین رو، امام علی (ع) به ما توصیه می‌فرماید: «فَعَلَیْکُمْ بِالْجَدِّ وَ الِاجْتِهَادِ وَ التَّأَهُّبِ وَ الِاسْتِعْدَاد؛ [6] بر شما باد به تلاش و سخت‌کوشی و مهیا شدن و آماده گشتن».

 

مسخره کردن خود یعنی؛ تناقض رفتار و آرزو

 

امیدواری بیهوده آن است که انسان بدون آن که تلاشی برای خوشبختی خود در آخرت کند خود را فریب داده و دست روی دست گزارده، منتظر بماند که خوشبختی و سعادت، او را در آخرت در آغوش بگیرد. چنین کار ابلهانه‌ای مثل این است که انسان با رفتار خود، خودش را مسخره کرده است.

 

در متن کامل روایت مورد بحث، امام رضا (ع) هفت مورد از کارهای بیهوده‌ای که به منزله تمسخر خود است برشمرده که عبارتند از: استغفار ظاهری، بهشت خواهی بی مشقت، موفقیت بدون تلاش، دوراندیشی بدون احتیاط، پناه بردن به خداوند از آتش دوزخ بدون ترک هواهای نفسانی، یاد مرگ بدون آماده کردن خود برای آن و یاد خدا بدون شتاب برای دیدار او.

 

اگر با این عینک به خود و اطراف خود توجه کنیم خواهیم دید که بسیاری از ما در حال به سخره گرفتن خود هستیم و به چیزی امیدواریم که خلاف آن را انجام می‌دهیم. این، بهترین موعظه امام رضا (ع) به همه ماست که برای رسیدن اهداف عالی الهی باید رفتارمان را مطابق با سنت‌های الهی در تحقق آن اهداف، منطبق کنیم.

 

 
پی‌نوشت ها:
1ـ  ‏فضل بن حسن طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی (موسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث: قم، 1376)، ج 2, 64.
2ـ  ‏محمد بن علی کراجکی، کنز الفوائد (دار الذخائر: قم، 1410)، ج 1, 330; ‫مسعود بن عیسی ورام، مجموعه ورام «آداب و اخلاق در اسلام» (آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامى: مشهد مقدس، 1369)، ج 2, 110.
3ـ  سوره هود، آیه 88.
4ـ  ‏محمد بن علی ابن‌بابویه، معانی الأخبار (جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی: قم، 1361)، 21.
5ـ  سوره عنکبوت، آیات 5 و 6.
6ـ  ‏صبحی صالح و محمد بن حسین شریف الرضی، نهج البلاغة (صبحی صالح) (موسسة دار الهجرة: قم، 1414)، 352, خطبه 230.