کانون فداییان ولایت
مسجد حضرت زينب (س)
امتياز فهما (1401) : 5092 امتياز (از 240 هزار)
امتياز فهما (1400) : 16720
معرفی کتاب های خوب برای کودکان و نوجوانان کانون
مهدي آذريزدي پير قصهگو در عرصه ادبيات کودک و نوجوان است که با خلق و بازنويسي آثاري ارزشمند توانست، مخاطبان بسياري را به خود جذب و با نگارش داستانهاي خيالانگيز آنان را با ميراث کهن فرهنگي، تاريخي و ادبي ايران زمين آشنا کند. بسياري از مردم ايران کودکي خود را با خاطره هاي مردي گذرانده اند که تمام فکرش نوشتن کتاب براي آنها بود. او مهدي آذريزدي نام داشت، دوست واقعي کودکان اين مرز و بوم که بخشي از خاطرات کودکان ديروز تا کودکان امروزي را رقم زده است. مهدي آذريزدي قلمي بي آلايش و ساده داشت و هيچ خواننده اي نمي توانست به راحتي از کنار نوشته هاي او گذر کند. «قصه هاي خوب براي بچه هاي خوب» يادآور تمام خاطرات کودکي همه ايرانيان است.
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۴۰۰ زمان انتشار : 09:50:50
زندگی مهدی آذریزدی مهدی آذریزدی در اسفند ۱۳۰۰ خورشیدی در شهر یزد چشم به جهان گشود، کودکیاش را به یاری پدر در کشاورزی پرداخت و سپس تا ۲۰ سالگی در پیشه بنایی مشغول به کار شد. این نویسنده یزدی ادبیات کودکان و نوجوانان هیچگاه به مدرسه نرفت اما در ۵۴ سالگی برای نخستین بار وقتی در مقابل یک کلاس درس ایستاد، نتوانست جلوی گریهاش را بگیرد. مهدی آذریزدی الفبا را از پدرش یاد گرفته بود، پدری که موافق رفتن او به مدرسه نبود و او را پای منبرهای مذهبی بزرگ کرد. مدتی در مقطعی رهسپار حرفه جوراب بافی شد و این انتخاب سرآغاز آشنایی او با کتاب، قلم و قصه شد. زندگی او به طرف کتاب اینگونه جریان یافت که صاحب کارگاه بافندگی که مهدی در آنجا مشغول شده بود، تصمیم گرفت تا دومین کتابفروشی یزد را راه اندازی کند و اینگونه مهدی آذریزدی را جهت کار به آنجا معرفی کرد. کار در حوزه کتاب همانا و آشنایی با نویسندگان، شاعران و اهالی ادب همانا، اتفاقی که آذریزدی خود در توصیف آن چنین گفت: «دیگر گمان میکردم به بهشت رسیدهام. تولد دوباره و کتاب خواندن من شروع شد.» او پس از مدتی راهی تهران شد و در یک چاپخانه کار تازهای را آغاز کرد، در همین هنگام بود که قصهای از انوار سهیلی توجهاش را به خود جلب کرد تا آنجایی که تصمیم گرفت، آن را برای کودکان سادهنویسی کند و به این ترتیب نخستین جلد از کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» نگاشته شد. او این مجموعه را شبها در یک اتاق دو در سه متری زیر شیروانی مینوشت و نگران بود که کتاب خوبی نشود و او را مسخره کنند. بزرگترین لذت زندگی پیر قصهگوی یزد از همان نوجوانیاش، کتاب خواندن بود و تنها هراسش در زندگی این بود که عمرش به پایان برسد و حسرت کتابهای نخوانده را با خود به همراه داشته باشد. همیشه با لذت کتاب میخواند و میگفت: «سرم را که توی کتاب میکنم، مثل یک آدم مست، دنیا روی سرم خراب میشود. این تنها لذتی است که میشناسم.» او در خاطرات خود میگوید نخستین جلد کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» توسط ناشرانی پس زده شد، حتی آن را به کتابخانه ابن سینا در چهارراه مخبرالدوله برد اما آنها هم پس از مدتی آن را رد کردند. وی تصمیم گرفت تا آخرین تلاش هایش را بکند و کتاب را نزد انتشارات امیرکبیر ببرد تا شاید آنجا مورد قبول واقع شود. او در اینباره می گوید: «پس از قبول نکردن کتاب، گریهکنان آن را پیش آقای جعفری، مدیر انتشارات امیرکبیر بردم. ایشان حاضر شد، آن را چاپ کند.» از آن پس بود که آذر یزدی به نگارش دوباره داستانهای کهن ایرانی با قلمی روان و ساده برای کودکان پرداخت و حاصل آن در قالب مجموعه کتابهای «قصههای خوب برای بچههای خوب» به چاپ رسید. او برای «قصه های خوب برای بچه های خوب» در ۱۳۴۲ خورشیدی، برنده جایزه یونسکو شد و در ۱۳۴۵ خورشیدی جایزه سلطنتی کتاب سال را از آن خود کرد. منبع: https://www.irna.ir/news/83811756
نام کانون: فداییان ولایت
نام مدیر: محمد مهدي آب نيكي